تولید صنعتی و ارزش پول ملی
اقتصادي
بزرگنمايي:
پیام مازند - ساعت 24 - واقعیت این است که اکثریت شهروندان ایرانی تا همین چند سال پیش بیشترین بحثهایشان درباره پول و قدرت آن به تومان و ریال بود و در ذهن آنها داستانی به نام دلار کمتر جای گرفته بود. ولی در حال حاضر ایرانیان هنگامی که از منابع مالی سخن میگویند بیشتر از اینکه درباره ریال و تومان بگویند از دلار و یورو و لیر و درهم صحبت میکنند ولو مفهوم ارز را نمیدانند.
این نوشته قصد دارد به زبان ساده درباره قدرت پول نکاتی را یادآوری کند.
با گردشی در شهر و دیدن ویترین هر مغازهای بدون اینکه واردش شویم متوجه میشویم آن فروشگاه از چه صنفی است. اگر ناآشنایی نیز برای اولین بار وارد ترمینال ورودی یک شهر شود، قبل از دیدن مرکز شهر تا حد زیادی به کیفیت زندگی شهروندان آن شهر پی میبرد. مسافران خارجی هم که برای نخستین بار در فرودگاه پایتختی پیاده میشوند با دیدن ترمینال فرودگاهی و نیز کالاهایی که در فروشگاهها عرضه میشود و نیز نوع برخورد عرضهکنندگان تا اندازهای با واقعیت فرهنگ و مدیریت مردم و دولت آشنا میشوند. همچنین در این برخوردها با تبدیل پول خارجی به پول هر کشور میتوان به قدرت پول آن کشور نیز پی برد.
با توجه به پیشگفتار بالا به اصل مقوله مطروحه در این نوشته میپردازم. پرسش این نوشته این است: قدرت پول هر کشور از کجا سرچشمه میگیرد و معرف چه عوامل موجود یا متاثر از چه سیاستهای دولتی و باور و اعتماد ملی است؟ اما پیش از آن به نظرم میرسد با یک مثال بتوانم مساله را روشنتر توضیح بدهم.
اگر فرض کنیم کارخانهای با سرمایه نقدینگی یک میلیون تومان تاسیس شده باشد، این میزان سرمایه وقتی قیمت بالایی دارد که آن در سه شیفت کاری و 24ساعته فعالیت تولید استاندارد داشته باشد. اگر آن کارخانه در 24 ساعت، دو شیفت کاری و 16ساعت فعالیت کند یکسوم قدرت بازدهی آن سرمایه کاهش مییابد و چنانچه یک شیفت هشت ساعت کاری در شبانهروز مشغول تولید باشد دوسوم سرمایه ارزش را از دست میدهد. به این ترتیب ارزش سرمایه به کار گرفته شده در یک واحد صنعتی به میزان قدرتی بستگی دارد که آن کارخانه تولید میکند. در یک مقیاس بزرگتر میتوان گفت ارزش پول ملی یک کشور به ارزش تولید واقعی و تجارت آن کشور بستگی دارد.
حال اگر قدرت پول را با شعاع وسیعتری به دنیای بیرون از مرزهای ملی پیوند بزنیم عناصر تاثیرگذاری میتواند (+ یا – ) بر قدرت پول دخالت مستقیم داشته باشد که به شرح زیر است:
1- میزان تولید کالای صادراتی موجود
2- تعداد شاغلان کارگران فنی و ماهری که اگر در روز هزار تومان تغذیه کند باید انرژی به دست آمده در بازوی کارگر فنی بیش از میزان مشخصی تولید ثروت کند.
3- امنیت و امید به سرمایهگذاری
4- مالیات عادلانه و بدون تبعیض، خودی و غیرخودی
5- امنیت حاکمیت کشور
6- اعتماد به دولت
7- اطمینان از تامین مواد تولید به قیمت تمامشده به اضافه سود عادلانه
8- قوانین عادلانه کار و بیمه
9- کثرت رجال سیاسی به روز
10- روابط سیاسی خارجی
11- قدرت نظامی
12- امنیت مرزها از ورود و خروج قاچاق
13- فعالیت بانکهای غیربنگاهی
14- بینش قوه قضاییه نسبت به خودی و غیرخودی
15- تعرفهها و آییننامههای گمرکی جهت تشویق فعالان اقتصادی.
عناصر یادشده در بالا که فهرستوار یادآوری شد میزان الحراره یا حرارتسنج قدرت پول با توان قدرت خرید یک کشور به حساب میآیند. اگر هرکدام از این 15 عنصر در جایگاه خود باشد یا نباشد ارزش پول به همان نسبت (+ یا -) خواهد بود. در کشورهایی که شایستهسالاری نباشد و قدرت تولید صنعتی به دلیل بهکارگیری مدیران بدون تخصص و بیتعهد روندی کاهنده داشته باشد پول ملی در بلندمدت به کاغذ پاره تبدیل میشود.
ناصر صدر کریمی- فعال صنعتی – روزنامه جهان صنعت
منبع: ساعت24
لینک کوتاه:
https://www.payamemazand.ir/Fa/News/166380/