پیام مازند
هتلی 7 ستاره در سرزمین نور
دوشنبه 5 فروردین 1398 - 12:43:07 PM
ایسنا

پیام مازند- هتلی که شهدا برای مهمانان خود آماده کردند، یک دروازه بیشتر ندارد به نام دروازه قرآن. درست مثل ماشین زمان عمل می کند و تو را از سال 98 به سال 59 آغاز جنگ تحمیلی می‌برد. اتاق های این هتل سوله هایی است با ارتفاع 3 متر که به رینگ های بتنی معروف بوده و در کنار هم چیده شده است.

 تا چشمت می افتد به فضای اردوگاه، خود را در یک منطقه جنگی حس میکنی. بوی عود و دود اسپند گره می خورد با شور و هیجان زائرها که مورد استقبال گرم خادمین شهدا قرار می گیرند.

در میان خادمین جوانی که حضورشان چشمگیر است، خادم میانسالی مشغول اسپند دود کردن است و با لبخند مادرانه به زائران خوش آمد می گوید، نظرت را به خود جلب می کند. چند سوال مدام دور سرت می چرخد که این مادر سال نو باید در کنار بچه هایش باشد، اما حالا در اینجا چه می کند.

زینب مقصودی همسر شهید یدالله توکلی، عمر زندگی اش با شهید به سه سال بیشتر قد نداد آن هم با دو فرزند و دویادگار شهید به نام محسن و حسین.

شهیدی که همان بار اولی که به جبهه دهلران منطقه موسیان اعزام می شود پس از دوماه به آرزویش می رسد و پیکرش بعد از 12 روز از شهادتش در18 آبان سال 61 در عملیات محرم به روستای واسکس از توابع شهرستان دابوشت آمل برمیگردد "پسر اولم سنش به دوسال نمی رسید و پسر دومم هم 6 ماهه بود، وقتی همسرم خواست به جبهه اعزام شود به او گفتم شما دو بچه قد و نیم قد داری، در جوابم گفت بعضی ها که عازم جبهه اند، هنوز مجرد هستند، ازدواج نکردند یا تازه عروس دارند، اما شما الحمدالله دو تا فرزند داری. این را گفت و رفت.»

از کسی که در 18 سالگی ازدواج کرد و در  بهار جوانی، سن 21 سالگی با داشتن دو فرزند کوچک آن هم در دهه شصت اوج نداری ها و سختی ها همسر شهید شد انتظار گفتن خاطرات با شهید را نباید داشت. خانم مقصودی با یک آه عمیقی می‌گوید: "در همان سه سال زندگی با همسرم هیچ کمبودی حس نکردم . بااینکه یک مسافرت کوتاه باهم نرفتیم مثلاً به امام زاده عبدالله آمل که فاصله ای زیادی با روستای ما نداشت، اما زندگی با شهید برایم لذت بخش بود".

"نماز و روزه اش ترک نمی شد. تا می توانست به محرومین و نیازمندان کمک می کرد حتی بیشتر از توان و وسع مالی اش. همیشه به خدا میگفت آنقدری به من مال دنیا بده که مرا از یاد تو غافل نکند و مرضی تو باشد". این ویژگی های شهید توکلی 25 ساله رئیس شورای روستا بود و هم فرمانده پایگاه بسیج، از زبان همسرش که حالا خادم الشهداست.

خانم مقصودی می گوید خیلی ها وقتی متوجه می شوند من همسر شهید هستم می گویند شما چرا می آیید، شما که با شهید زندگی کردید و به قولی شهید پارتی و شفیع شماست اما در جوابشان یک حرف بیشتر ندارم: "با چراغ همسایه خانه من که روشن نمی شود، هرکسی باید خودسازی فردی داشته باشد. همسر شهید بودن ملاک نیست، مسئله خودسازی است که باید اعمال و رفتارم را شبیه شهید کنم".

همسر شهید توکلی افزود: مسئولان به فکر جوان ها باشید. رهبری به آنها زیاد توصیه می کند اما مسئولان به حرف حضرت گوش نمی دهند و آقا را خون به دل کردند.

"روستای ما هفت شهید دارد که فقط همسر من متاهل بود و مابقی شهدا همگی مجرد و جوان بودند حتی برادرزاده همسرم، شهید علیرضا توکلی که 18 ساله اش بود به شهادت رسید". خادم الشهدای اردوگاه شهید جعفرزاده که پس از شهادت همسرش وظیفه خود را خدمت رسانی به زائران شهدا می داند، از مسئولان میخواهد به اندازه ای که از دستشان کار برمی آید برای جوانانی که توان مالی برای ازدواج ندارند اقدام کنند، جلوی این تورم و گرانی را بگیرند: "من عمرم را سپری کردم و در آستانه 60 سالگی هستم اما برخی مسئولان که چندشغله هستند و حقوق های نجومی می گیرند، آیا به فکر آن جوانی که درآمد یک میلیونی دارد، هستند".

همسر شهید توکلی از بدحجابی ها و بی تفاوتی مسئولان به مسائل فرهنگی هم گله دارد: "شهدا برای دین وناموس رفتند، مسئولان هزینه کنند، برنامه ریزی کنند جوانان را به این مناطق بیاورند تا آنها از نزدیک ببیند شهدا برای حفظ ارزش ها چه کار بزرگی کردند.»

http://www.Mazan-Online.ir/fa/News/82309/هتلی-7-ستاره-در-سرزمین-نور
بستن   چاپ