پیام مازند -
خبرگزاری فارس مازندران ـ صادقعلی رنجبر| هشت سال از عروج عرشی روزنامهنگار ارزشی مازندران گذشت، اما نه تنها تمام نمیشود، بلکه هر بار، شاهد گشایشی نو در معرفی شخصیت و نقش کمبدیل ایشان در عرصه رسانه هستیم.
معرفی اسوهها، الزاما اسطورهسازی اساطیری نیست و نمیخواهم پای در عرصه قداستها نهاده و تابوسازی کنم، بلکه هدفم شاخصدهی حرفهای، مستند به الگویی است که به مرور زمان و هر بار بیش از گذشته فهمیدیم که اگر چه سالها با هم زیستیم، اما قطعا با ایشان همتراز نیستیم!
با پرهیز از عاطفیسازی افراطی، بهمناسبت هشتمین سالروز وداعش، ذکر هشت نکته را برای الگوبرداری از شخصیت حرفهای این عزیز سفرکرده برای صنف اصحاب رسانه ضروری میدانم؛
اول ـ جابر در ایفای رسالتش، کیسه نمیدوخت و بههمین خاطر در درج خبر و یا تحلیل آن، دچار تضاد منافع نمیشد و اصطلاحا پشت صحنه نداشت که در آن معاملهای جور شود یا بههم بخورد و خدای ناکرده، حرمت قلمش دچار تزلزل شود.
دوم ـ وی در دریافت و پرورش و درج خبر، کانالیزه نبود و قلم رهاشده و اجارهای نداشت و باوجود سیره رفاقتیاش، وسواس مشهودی داشت تا حیثیت کسی را بیجهت مخدوش نسازد.
سوم ـ عشق به حرفه روزنامهنگاری در نگاه ایشان موج میزد و بههمین خاطر دو اتفاق یعنی خستگی و دلسردی، هرگز در او دیده نمیشد.
چهارم ـ مسؤولیتپذیری مرحوم جابر بسیار بالا بود و هرگز از کژرویها و کجدستیها اغماض نمیکرد و تا آخر پیگیر بود.
پنجم ـ وی اهل تکروی نبود و بهشدت معتقد به خرد جمعی و تلاش گروهی بود و با اهل فن مشورت میکرد.
ششم ـ تنگنظری و حسادت اصلا در او دیده نمیشد و اصطلاحا پذیرش عام و یا همان آغوش باز داشت و بههمین خاطر نه در باندی میگنجید و نه اهل باندبازی بود.
هفتم ـ اهل جنجال نبود و مرامش به افشاگری و انفجار خبری نمیخورد، یعنی رفتار خرگوشی گهی تند و گهی خسته نداشت، اما پیوستگی کارها و پیگیری خبرها، برجستگی سیره حرفهایاش را بیشتر می کرد.
هشتم ـ در یک جمله میتوان جابر عزیز را دائرهالمعارف رسانه دانست که هم شناخت داشت و هم عملکرد، یعنی به زیبایی و وسعت دانش و تئوریهایش، عملکرد و تجربه نیز داشت و بههمین خاطر میتوان ایشان را سرمشقی برای اصحاب رسانه تلقی کرد تا با بهرهگیری از شاخصهای ایشان، بتوانند راه را درست طی کنند.
انتهای پیام/86048/ج